شرمین کوچولو و خاله شیرین
باز هم سلام به همه دوستهای شرمین کوچولو
بالاخره امتحانات مامان لیلا هم تموم شد فرصتی پیدا کردم
برای آپ جدید
میخواستم سفرنامه سقز رو بنویسم که اواخر اردیبهشت رفته بودیم
اما چون خیلی طولانیه و منم وقت و حوصله اش رو ندارم پس بیخیال
میشم !!!!!!!!
فقط یه نکته اش جالبه که شرمین کوچولو سوییچ ماشین رو انداخته بود
توی راه آب آشپزخونه و ما هم کلی پدرمون دراومد تا کشف کردیم چی شده
و باز هم کلی پدرمون دراومد تا دراوردیمش !!!!!!!
این هم از سفرنامه سقز
هفته پیش هم خاله شیرین جون و بچه های عزیزش اومدن پیش ما
پسر خاله ها و دخترخاله ها کلی با شرمین کوچولو سرگرم شدن
البته فقط دیانا تقریبا هم سن و سال شرمین کوچولو است و الان
که من مشغول تایپم در حال ور رفتن با شطرنج من هستن !
احتمالا باید بعدا هر مهره اش رو از یه سوراخ پیدا کنم !!
خلاصه کلی به شرمین کوچولو خوش گذشت با خاله زاده ها
فردا هم شرمین عزیزم یک سال و نیمه میشه
الهی فدای قد و بالاش بشم نفس مامان
امیدوارم واکسن هیجده ماهگیش اذیتش نکنه
یه چیز جالب دیگه اینکه شرمین کوچولو درست مثل مامانش عاشق
کارتون جودی آبوت شده و صبح تا شب بهونه آبوت رو میگیره
تازه اسم یکی از عروسکهاش رو که من گذاشته بودم آقای هویج به میل
خودش تغییر داده و گذاشته آبوت !!